صفر
صفر را بستند
تا ما به بيرون زنگ نزنيم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زديم
(مرحوم حسين پناهي)
نویسنده: مهدی ׀ تاریخ: دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:اس ام اس زيبا ,smsزيبا ,جملات فلسفي ,اس ام اس ,sms ,پيامك ,داستان پندآموز ,داستان ,حكايت ,اس ام اس فلسفي ,smsفلسفي ,فلسفي ,وبلاگ تفكر ,حسين پناهي ,سخنان حسين پناهي , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
حقيقت تلخ
زمستان سردي بود برف و باران.
كلاغ بيچاره نگران گرسنگي جوجه هاش.
هرجا رفت غذايي نيافت.
از گوشت تن خود ميكند و به جوجه هاش ميداد.
تا زمستان گذشت و كلاغ مرد.
جوجه هاش گفتن:خوب شد مرد.
خسته شديم از اين غذاي تكراري.
آري اين است حقيقت تلخ زندگي...!
نویسنده: مهدی ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:اس ام اس زيبا ,smsزيبا ,جملات فلسفي ,اس ام اس ,sms ,پيامك ,داستان پندآموز ,داستان ,حكايت ,اس ام اس فلسفي ,smsفلسفي ,فلسفي ,وبلاگ تفكر ,زندگي ,تلخي زندگي , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
ساحل درياي زندگي
درساحل درياي زندگي قدم ميزدم
همه جا2ردپاديدم
جاي پاي من و خدا
به سخت ترين لحظه ها كه رسيدم
فقط يك جاي پا ديدم گفتم:خدايا
مرا درسخت ترين لحظه ها رها كردي؟
ندا آمد:
تو را در سخت ترين لحظه ها به دوش كشيدم.
نویسنده: مهدی ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:خدا ,عرفان , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
شيرمادرومهرمادرجانشين ندارد
بهزيستي: شيرمادرومهرمادرجانشين ندارد،
شيرمادر نخورده، مهر مادر پرداخت شد،
پدرم گاوي خريد و من بزرگ شدم!
اما هيچ كس حقيقت مرا نشناخت جز معلم عزيز رياضي ام!
كه ميگفت:گوساله بتمرگ...
(مرحوم حسين پناهي)
نویسنده: مهدی ׀ تاریخ: چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:جالب ,خواندني , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀
كلاغ و طوطي
كلاغ و طوطي هردو سياه آفريده شدند.
كلاغ به رضاي خدا راضي شد و پروازكرد ولي طوطي به رنگ خود اعتراض كردو خداوند طوطي را زيباكرد.
از آن روز تا حال كلاغ آزادانه بال ميزند و طوطي در قفس مانده است
نویسنده: مهدی ׀ تاریخ: شنبه 6 خرداد 1391برچسب:فخرفروشي ,پندحكيمانه ,پند ,داستان كوتاه ,داستان کوتاه ,داستان پندآموز ,داستان ,داستان حکیمانه ,حکیمانه ,حکیم ,پندآموز ,پند ,کوتاه ,داستانهای پندآموز ,داستانهای حکیمانه ,خواستگاری ,خواستگاری ,پسر ,خواستگاری پسر ,حاكو وسنگ ,پادشاه وسنگ ,سنگ ,پادشاه وسنگ ,فخر ,امام صادق ,داستانی ازامام صادق , ׀ موضوع: <-PostCategory->
׀